خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد

خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد

نخواست او به منِ خسته, بی‌گمان برسد

 

شکنجه بیشتر از این, که پیش چشم خودت

کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟

 

چه می‌کنی اگر او را که خواستی یک عمر

به راحتی کسی از راه ناگهان برسد ...

 

رها کنی، برود، از دلت جدا باشد

به آنکه دوست‌ترش داشته ... به آن برسد

 

رها کنی بروند  دو تا پرنده شوند

خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد

 

گلایه‌ای نکنی بغض خویش را بخوری

که هق هق تو, مبادا به گوششان برسد

 

خدا کند که ... نه! نفرین نمی‌کنم که مباد

به او که عاشق او بوده‌ام زیان برسد

 

خدا کند فقط این عشق از سرم برود

خدا کند که فقط , زود آن زمان برسد...


اما...

اما بعضی حرفا رو نمی شه گفت بایدخورد!! 


ولی بعضی حرفارو،نه میشه گفت،نه می شه خورد!


می مونه سردل!

 میشه دلتنگی! 

میشه بغض!

 میشه سكوت!


 میشه همون وقتایی كه خودتم نمی دونی چه مرگته !!!


شیطنت...

گاهی چقدر دلم هوس شیطنت میکند...


از همان شیطنت هایی که حرف تو پشت بند آن باشد که بگویی:


مگه دستم بهت نرسه...


79642627488268125013.jpg